تابستان

نقش آب در شهرسازی ایرانی

آب در ایران پیش از اسلام
آب در ایران پیش از اسلام

آب در ایران پیش از اسلام

در ایران باستان اکثر شهرها در کنار آب های روان شکل گرفتند و البته بعضی ها با حفر قنات به این مایع بنیادی دست یافتند. آب علاوه بر دادن حیات به مردمان شهرها باعث سرزندگی و پویایی این مردمان نیز بود و مانع خمودگی آنها در کشاکش سختی های روزگار می شد. بر اساس پژوهش های انجام شده، مهمترین آرمانشهر ایرانی شهری است به نام ورجمکرد که در بخشی از اوستا آمده به دست جمشید و به دستور اهورامزدا ساخته شده و بعد از ایجاد محوطه ای برای زندگی مردم و محوطه ای دیگر برای چهارپایان این چنین به جمشید دستور داده می شود:

«… و بدان جا آب ها فراز تازان درآبراهه هايي به درازاي يك هاسر. (معادل طول ميدان اسب دواني يا حدود 700متر )

… و بدان جا مَرغها برويان هميشه سبز و خرم؛ هميشه خوردني و نكاستنی.

… و بدان جا خانه برپاي دار؛ خانه فراز اشكوب ، فروار و پيرامون فروار .»

این شهر آرمانی هنوز همچون معمایی حل نشده باقی مانده است اما در خصوص الگوی شهر می توان گفت الگوی شهرسازی آن طرح هندسی منظم با هجده گذرگاه موازی است که آبراهی پهن به آنها عمود شده و آب آن در گذرگاه ها جاری می شود و خیابان هایی مشجر پدید می آورد. به عرض 50 گام در اطراف نهر نیز باغ های پر از میوه تعبیه شده. همه خانه ها به فضای سبز شهر مشرف بوده و حیاط خانه ها به وسیله دیوار یا پرچین جدا نمی شوند.

کاملا واضح است که در این آرمانشهر، آب در عین ضروری بودن در حیات انسان ها، نقشی ساختاری بازی می کرده و تمام طراحی های شهری آن بر مبنای آب شکل گرفته است. در دیگر شهرهای آرمانی نیز آب عنصری بنیادی بوده که از آن به عنوان نقطه قوت یاد شده است؛ مانند گنگ دژ که به دست سیاوش در توران زمین ساخته شده، کاخ کیکاووس و کاخ افراسیاب، البته از این آرمانشهرها اطلاعات زیادی در دست نیست.

همانطور که آب در سروده های مذهبی ستایش می شده در ذهن آدمیان نیز مقدس بوده و ارزشی فراتر ز آنچه از آن انتظار می رود داشته است. در پژوهشی از پرویز ورجاوند درباره شهرنشینی در ایران، یکی از عوامل مهم تبدیل شدن روستاها به شهر، محیط طبیعی آن و به ویژه وجود آب در کنار روستاها بوده است. نکته مهمی که در مورد منابع آب وجود داشت این بود که در عین دسترسی کافی مردم به آب آنها باید از گزند طغیان رودخانه ها نیز در امان می ماندند. در واقع آب در شهرهای ایران باستان پیش از اسلام حضوری دوگانه داشته است، مفهومی و زیست محیطی.

کاوش های باستان شناسانه در پاسارگاد خبر از وجود مجاری شبکه فاضلابی برای آبیاری یکی از اولین نمونه های باغ ایرانی یعنی تخت جمشید می دهد. در این روش معماران برای جلوگیری از تخریب تخت جمشید به وسیله بارش های جوی این شبکه را به وجود آورده اند. این مجاری آب حیاط ها و خیابان ها را جذب می کردند و خندق نیز بیشتر آب باران را دفع میکرد و در صورتی که آب باران بیشتر از اندازه خندق بود، از حفره تعبیه شده در زیر خانه سربازان که منتهی به خیابان بود به بیرون هدایت می شد.

در ایران باستان پیش از اسلام فناوری های مربوط به آب نیز پیشرفت چشمگیری داشته چنانچه بر اثر تحقیقاتی که در این باب شده است در شهر عیلامی شوش دیواره چاه های آب را برای جلوگیری از نفوذ فاضلاب در آن با آجر می پوشاندند. در شهرهای مذهبی پرستشگاه هایی مختص ستایش آب یا معابدی در کنار گستره ای از آب ساخته می شدند که از نمونه های آن می توان به تخت سلیمان، بیشاپور در دشت کازرون و کنگاور اشاره کرد. به طور کلی مطالعه تاریخ ایران باستان نشان می دهد که اکثر معابد و مکان های مذهبی در کنار آب ها بنا شده اند. شهر دور-اونتاش (چغازنبیل) در هزاره اول قبل از میلاد، در زمین مرتفعی در کنار رود دز بنا شد، هگمتانه نیز بعدها از طرف شرق به رودخانه محدود شد.

مطلب مرتبط  دکوراسیون اتاق مطالعه برای پشت کنکوری ها در تابستان
زاینده رود در اصفهان

زاینده رود در اصفهان

آب در ایران پس از اسلام

حضور آب پس از ظهور اسلام مانند حضورش در پیش از اسلام است با این تفاوت که دیگر جنبه ایزدی ندارد. البته که هنوز هم تجلی وجود خداست و قابل احترام. در هزاره اول قبل از میلاد همچون گذشته نقش آب در شهرها پررنگ بود. شهرهای تشکیل شده در امتداد رودها مانند اصفهان و شوشتر، شهرهای توسعه یافته در کنار چشمه ها مانند ری و تبریز و آنهایی که با حفر قنات زندگی می گذراندند مانند یزد، نائین و کاشان اغلب در عرصه باقی ماندند.

در شهرهایی که قنات منبع تأمین آب به شمار می رفت، آب انبارها از بناهای شاخص شهر شمرده و در راستای قنات ها ساخته می شدند همچنین در اینگونه شهرها سطح کف خانه ها پایین تر از کف گذرها و کمی شیب دار تعیین می شد تا افراد به راحتی به آب دسترسی داشته باشند. اما در شهرهایی همچون اصفهان که دسترسی به آب جاری آسان تر بود پل ها و بندها از بناهای مهم شهر بودند و در مسیر خود آسیاب ها را شکل می دادند. در سده یازدهم هجری قمری و با به روی کار آمدن دولت صفوی، ثبات و آرامشی نسبی در کشور برقرار شد و دولت صفوی مشغول بازسازی جاده های بین قاره ای ابریشم و ادویه و حفر شبکه های عظیم قنات برای آبرسانی به شهرها شد و در جاده ها کاروانسرا و آب انبار ساخت.

آن دوران، به دلیل گسترش زیرساخت های کشور، دوران گسترش شهرنشینی بود.در همین دوران بود که مفهوم چهار باغ در قزوین یا چنارستان در تهران به عنوان خیابان در مقابل بیابان شکل گرفت که یا به میدان اصلی شهر ختم می شد یا به موازات آن کشیده می شد و بنا به شرایط اقلیمی در کنار آن درختان سرسبزی وجود داشت.

آب کرج در بلوار کشاورز

آب کرج در بلوار کشاورز

آب در ایران امروز

پس از سقوط سلسله صفوی در قرن 12 هجری، چهره شهر ایرانی فرو پاشید و به زیرساخت های شهری توجهی نشد و حتی دولت منسجم قاجار نیز نتوانست در ساخت شهر ایرانی الگوهای جدیدی به کار برد پس همان الگوهای دوران صفوی را به کار گرفت. در عهد ناصری (ناصرالدین شاه) شهر ایرانی دیگر پیرو مکتب اصفهان نیست و سبک خاص خود را پیدا می کند. در این سبک که به نام سبک تهران معروف است میدان و خیابان فضای اجتماعی را تشکیل می دهند و شهر از اطراف رشد می کند. در این سبک بناها متأثر از تجربه های غربی است و آب دوباره در شهر جاری می شود.

مطلب مرتبط  10 اثر برتر هنری شهری تابستان 2019

در عهد ناصرالدین شاه خیابان تعریفی جدید پیدا کرده و از دو الگو تبعیت می کند یکی الگوی کهن مکتب اصفهان با نهری در وسط و درختان در کنار و دیگری خیابان های اروپا به ویژه فرانسه. در تصاویر در دسترس از الگوی دوم نیز درختان در اطراف خیابان مشاهده می شوند پس بسیار محتمل است که نهری نیز در آن بین بوده باشد. خیابان در این دوره مظهر تجددطلبی دولت قاجار است.

با گسترش شهر تهران در اطراف شهر قدیمی تهران از قنات های در میان شهر استفاده شد و به همین دلیل گستره زیادی از باغ ها و فضای سبز قدیمی در میان بافت جدید شهر باقی ماند و نظم خیابان ها و محله بندی های شهر سبک تهران را تشکیل داد. پس از کودتای 1299 هجری شمسی نوگرایی در دستور کار قرار گرفت و این بار بر خلاف مکتب اصفهان و سبک تهران، شهر از درون گسترش یافت و نخستین مرحله آن ساختن خیابان های چلیپایی بر روی خیابان های قدیمی بود و مرحله بعد خیابان کشی های جدید که بنا بر تصاویر موجود در مسیر آب ها و قنات ها کشیده شده اما این تلاش ها تنها برای گسترش شهرنشینی بود و نه رشد کیفیت زندگی در شهر.

در واقع فراوانی منابع آب و اتکای همیشگی به آن باعث گسترش بی دلیل شهر تهران شده در صورتی که هیچگاه از آب به منظور ایجاد و آفرینش مکان استفاده نشد زیرا در طرح های گسترش شهر، شهر مانند یک کارگاه ساختمانی در نظر گرفته شده بود نه یک موجود زنده.

با توجه به نکات ارائه شده روشن شد که آب در فرایند، روند و نوع توسعه شهرهای ایرانی مورد اهمیت بوده است، موضوعی که در شهرسازی معاصر نادیده گرفته می شود و با توجه به چالش آب در این عصر این موضوع در آینده ای نزدیک بیش از پیش اهمیت خود را نشان خواهد داد و لزوم توجه سیاست گذاران را می طلبد.

پ.ن: این مطلب برگرفته از مقاله «جایگاه آب در شهر ایرانی دیروز و امروز» نوشته غزال کرامتی است، مقاله مذکور در جلد سوم مجموعه مقالات سومین کنگره تاریخ معماری و شهرسازی ایران (فروردین 85) منتشر شده است. این مجموعه مقالات توسط انتشارات رسانه پرداز در قالب کتابی با همین عنوان به چاپ رسیده است.

شهر تاریخی شوشتر که وابسته به آب طراحی شده است، با آسیاب ها، سیل بندها، کانال ها و قنات ها : عکس از حجت میان آبادی پژوهشگر دیپلماسی آب

شهر تاریخی شوشتر که وابسته به آب طراحی شده است، با آسیاب ها، سیل بندها، کانال ها و قنات ها : عکس از حجت میان آبادی پژوهشگر دیپلماسی آب

به دلیل شرایط اقلیمی نیمه خشک، در ایران باستان آب در بین مردم به عنوان عنصری ستودنی و به شکل یک ایزد مورد ستایش بوده از این رو در کنار هر منبع آبی از رودخانه و دریاچه گرفته تا کاریز و قنات شهرهایی پدید آمده که باعث شده آب در فرهنگ مردم آن شهر نیز رخنه کند بدین گونه که مردم در کنار آب ها به فعالیت روزمره می پرداختند و عناصر شهری با توجه به حرکت آب تشکیل می شدند. بنابراین در ایران باستان آب شناسه ای بوده است برای تشخیص مکان مسکونی. آتشکده ها و معابد نیز در زمان های دور و قبل از ظهور اسلام در کنار آب ها و در نهایت احترام به آن شکل گرفته اند. در نیایشگاه ها نیز چرخش آب نشانگر تجرد آب بوده و بیانگر این حقیقت که زندگی بر آب استوار است.