«تابستونه فصل شادی و خنده!» این شعری بود که در کودکی و نوجوانی خیلی از ما را به شروع یک فصل آسوده و آب تنی کردن در حوض و مثل چندتا پرنده تشویق می کرد؛ نوید روزهایی خوش مخصوصا برای دانش آموزها و دانشجوها و برای بسیاری از پدر و مادرهایشان که تمام شدن سال تحصیلی، برداشتن یک بار بزرگ از دوش و به زمین نهادن آن است. اما واقعیت این است که این فراغ خاطر و سبک بالی تابستان در کنار روزهای بلند می تواند بهترین فرصت برای شروع کارها و فعالیت هایی باشد که خیلی دوستشان داریم اما گاهی به اندازه یک عمر آن ها را عقب انداخته ایم. گرچه گرمای تابستان برای خیلی ها دوست داشتنی نیست اما حداقل خوبی آن این است که بدون مچاله شدن از سرما، غافلگیری از باران و برف تحمل چندین و چند لایه لباس زمستانی و ژاکت و غیره، می تواند راحتتر و سریعتر حرکت کرد و پویاتر بود. بیاید با هم نگاهی داشته باشیم به این درد مشترک تنبلی و به عقب انداختن پرداختن به علاقمندی هایمان.